ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
بسم الله الرحمن الرحیم
کمی آن سوتر سنگری خراب شده بود...
پیکر یکی از پیرمرد های گردان زیر آوار مانده بود.
فقط سر او بیرون بود...
پیرمرد زنده بود و من را نگاه می کرد،
با تعجب نگاهش کردم.
عراقی ها فقط 100متر با من فاصله داشتند...
پیرمرد گفت: "داری میری؟!"
گفتم :کاری دیگه نمی تونم بکنم!
گفت:"به امان خدا! سریعتر برو!"
هیچ لحظه ای در زندگی ام سخت تر از آن لحظه نبود...
منبع :کتاب یا زهرا سلام الله علیها، خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده
سلام آبجی واله ی گلم
خوبین ان شاءالله
قبول باشه نماز و روزه هاتون
تو این روزهای آخر ماه مبارک برای ما هم دعا کنین
خیلی دنبالتون گشتم کامنتتونو تو وبلاگ فرقان دیدم کلی ذوق کردم
متاسفانه من نمی تونم وارد وبلاگم بشم:(
ان شاءالله وبلاگ جدیدی درست کردم آدرسو می فرستم براتون
التماس دعا
یاحق
سلام عزیزم
قربونت برم نماز و روزه شما هم قبول
خیلی خوشحال شدم از دیدنت...
اتفاقا منم داشتم فکر می کردم کجا پیدات کنم.
منتظر وب جدیدت هستم.
یاعلی
سلام عزیزم در مورد سوالت باید بگم بنده کاری ازم بر نیومد ولی دارم پرس و جو میکنم انشاءالله که حلش کنیم
سلام لیلا جان
متشکرم از لطفتون...
سلام عزیزم
لحظهای فکر کردن به اون زمان و خودمونو قرار دادن جای آون شهید بزرگوار سخته ...خیلی سخت
فقط باید قدر شهدا رو بدونیم که برا چی از جونشون گذشتن
سلام مهربان
ان شاءالله که قدرشان را بدانیم...
سلام علیکم خواهر ارجمند
اجرکم عندالله
واقعاً بعضی مواقع رزمندگان در موقعیتی قرار میگرفتن که هیچ کاری نمیشد کرد واقعا
ض تصورش هم سخته که هموطنت اون هم پیرمرد در زیر آوار تو را سالم ببیند و تو هم خواهان کمک اما دشمن 100متر فاصله با تو دارد واقعاً سخت است خداوند شهدای عزیزمان را رحمت کند و جانبازان و خانواده های محترم شهدا را حفظ و ما را حافظ خون شهدا و قدردان خانواده های معززشان گرداند.آمین
التماس دعا
یا سید الشهدا علیه السلام
سلام علیکم برادر بزرگوار
بله درسته آنهم در موقعیتی که سالم بودن یک نفر و آزاد بودنش غنیمت بوده برای سپاه ایران. و اگر هردو زنده بودند ولی اسیر خیلی خوب نبود....
متشکرم از حضورتون
محتاج دعاییم